انگار کسی با یک چوب بزرگ تمام تنش را کوبیده باشد. نمی تواند از جایش بلند شود بدنش چسبیده به رختخواب. بیشتر از همه چیز حس سنگینی که روی دلش است دارد اذیتش می کند. می ترسد. می ترسد پشیمان شود. آخراین تصمیم را توی همین یکی دو روز اخیر گرفته بود. می ترسد اشتباه باشد. یعنی می ترسد از نظر منطقی اشتباه باشد. اما از احساسش مطمعن بود. احساس او هیچ وقت به او دروغ نمی گفت. بلاخره به هر زور و بلایی شده از جایش بلند می شود. لیوان کریستال من!
بوی اگزوز ایران پیما
علف های هرز بهاری
ترسد ,اشتباه ,نمی ,جایش ,یعنی ,احساسش ,می ترسد ,اشتباه باشد ,جایش بلند ,از جایش ,منطقی اشتباه
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت